تندرستی

 تن سالم می ارزد به صد  جاه  و  مقام  و نام

که  بیمار   آرزو   دارد   تنی  سالم   دلی آرام

هزاران  حیف  که  نادانیم  ز قدر  روز آرامش

که در اوقات رنجوری شویم نومید و بس ناکام

همه در یک ﻧˊﻔˊس بندیم اگر ناگاه ز جان کاهد

به آنی می شویم مردار بدون کوشش و فرجام

وجود سالمت دریاب چه در بیداری و درخواب

نمی دانی چه تقدیرست چه باشد در پس ایام

4/11/93

.

یک دیدگاه دربارهٔ «تندرستی»

  1. کسانی که این شعر را می پسندند :
    مطهره عباسیان،مدینه ولی زاده جوشقان،علی نظری سرمازه،محمدتقی عزیزیان زمانه،موسی عصمتی،
    خدابخش صفادل
    ۱۳۹۳:۱۱:۵ |
    درود!با پوزش: در هفت مصراع اشکال وزنی دارد.ضمنا شعر رستاخیز واژگان است.رستاخیزی دراین نوشته رخ نداده است.شعریت ندارد.

    سلام
    در بوم آفرینش شما چه رستاخیزی رخ داده است …جز مشتی تعریف و تمجید …در ضمن تا صبح می شود در این وصف از یار کوشید ..چه بهره ای در این کار است ..رستاخیز درواژگان به درد چکاری می آید ؟..ای کاش در معنا و مفاهیم ادب و فرهنگ کوشش کنیم …شعریت داشتن و نداشتن مشکلی را حل نمی کند و اشکال در وزن هم قابل اصلاح است ولی اشکال در عشق عاشقانه ها بصورت شعر و یا غیر اشکال جز وصف و توصیف هر یار واقعی و یا خیالی بیراهه رفتن است با پوزش حشمت اله حیاتی..
    از سایت شاعران پارسی زبان

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.