سفره مان پر از خوراک و میوه و نور ملک
سینه مان دور از ریا و حیله و دوز و کلک
سفره مان اکنون ز نان خالی جیب ها خالی ز پول
آن عطا از دست بدادیم اینچنین خوردیم کلک
دوستی هامان قدیما نوش در گفتارها
دشمنی هامان نهایت نیش در رفتارها
دوستی اکنون نمایش مملو از نیرنگ ها
دشمنی اکنون کشاکش قطع اصل بنیادها
ترک خانه ترک میهن ترک عشق و ترک جان
گشته آمال کسان کو نا امید از دودمان و خانمان
اینچنین احوال ناهنجار در تاریخ کی باشد سراغ
آنچه می ماند عیان داری بر آن شرح و بیان ؟
18/5/92