زندگی شادی و رنجی بی شمار مسرور باش
از نهادت عشق و آزادی برآر مسرور باش
تا توانی بر لبانت نو گل خنده بکار
از ملالت خویشتن بیرون بیار مسرور باش
شکر ایزد را کنیم چون خنده بر لب ها نهاد
خنده را کن آشکار بی اختیار، مسرور باش
ور به خندی روزگارت خنده باران می شود
بر بنای عشق و ایمان پاگذار مسرور باش
منطقی رفتار کردن شوق هستی می ﺒˊرد
بذرˏ مشتاقی و محبوبی بکار مسرور باش
سخت گیری شادمانی را به یغما می ﺒˊرد
مهرورزی کن بدارش پایدار مسرور باش
معرفت با ترشرویی همدل و همساز نیست
خوشرویی کن بسازش آشکار مسرور باش
در جهان هر کس لبی خنداند،دلی را شاد کرد
او بماند یاد و نامش بر قرار مسرور باش
9/12/90